۱۳۸۹ آذر ۱۴, یکشنبه

در شامگاه 15 آذر، دلهای سیاهتان باز هم از الله اکبر گفتن سبز ما خواهد لرزید.

در خبرها داشتیم که فرمانده کل ارتش در مورد رویدادهای پس ار انتخابات گفته است که "زماني كه بر بالاي پشت بام الله‌اكبر مي‌گفتند دل فرزندان ما در خانه مي‌لرزيد و مي‌گفتند مگر مي‌شود الله‌اكبر گو را بازداشت كرد".
اکنون در آستانه روز دانشجوی امسال، از همه هموطنان سبزم دعوت میکنم تا همه به هم، راس ساعت 9 شب 15 آذر، با "الله اکبر" و "مرگ بر دیکتاتور" گفتن های شبانه خود بر فراز بامها، ترس از اتحاد و یکدلی خود را، باری دیگر بر دلهای سیاه کودتاگران، بیافکنیم.
"الله اکبر" های ما شعار اتحاد و بیداری جنبش سبز خواهد بود.

۱۳۸۹ آبان ۱۲, چهارشنبه

یاد آر ز شمع مرده یاد آر

اي مرغ سحر! چو اين شب تار

بگذاشت ز سر سياهكاري،

وز نفحه ي روح بخش اسحار

رفت از سر خفتگان خماري،

بگشود گره ز زلف زرتار

محبوبه ي نيلگون عماري،

يزدان به كمال شد پديدار

و اهريمن زشتخو حصاري ،

ياد آر ز شمع مرده ياد آر!





اي مونس يوسف اندرين بند!

تعبير عيان چو شد ترا خواب،

دل پر ز شعف، لب از شكرخند

محسود عدو، به كام اصحاب ،

رفتي برِ يار و خويش و پيوند

آزادتر از نسيم و مهتاب،

زان كو همه شام با تو يكچند

در آرزوي وصال احباب ،

اختر به سحر شمرده ياد آر!



چون باغ شود دوباره خرّم

اي بلبل مستمند مسكين!

وز سنبل و سوري و سپرغم

آفاق، نگار خانه ي چين،

گل سرخ و به رخ عرق ز شبنم

تو داده ز كف زمام تمكين

ز آن نوگل پيشرس كه در غم

ناداده به نار شوق تسكين،

از سردي دي فسرده، ياد آر!




اي همره تيهِ پور عمران

بگذشت چو اين سنين معدود،

و آن شاهد نغز بزم عرفان

بنمود چو وعدِ خويش مشهود،

وز مذبح زر چو شد به كيوان

هر صبح شميم عنبر و عود،

زان كو به گناهِ قوم نادان

در حسرت روي ارض موعود،

بر باديه جان سپرده ، ياد آر!

چون گشت ز نو زمانه آباد

اي كودك دوره ي طلائي!

وز طاعت بندگان خود شاد

بگرفت ز سر خدا ، خدائي ،

نه رسم ارم ، نه اسم شدّاد،

گِل بست زبان ژاژخائي ،

زان كس كه ز نوك تيغ جلاد

مأخوذ به جرم حق ستائي

پيمانه ي وصل خورده ياد آر!

شعر از علی اکبر دهخدا



۱۳۸۹ آبان ۸, شنبه

تاسوعا و عاشورا، زمانی که نمیتوانند تظاهرات سبزمان را سرکوب کنند.

تقلب گسترده و میلیونی در انتخابات رئیس جمهوری دوره دهم در سال 1388 سبب پیدایش جنبش حق طلب و کاملاً مردمی، موسوم به جنبش سبز گردید. اگرچه این جنبش با اعتراضهای خیابانی عظیم بر علیه تقلب در انتخابات، که بعضاً آن را کودتای انتخاباتی می نامیدند، متولد شد؛ اما پس از سرکوبهای گسترده حکومت که به قتل، زندانی شدن، شکنجه و ضرب و شتم شمار زیادی از هموطنانمان انجامید، اعتراضات خیابانی جای خود را به اعتراضات مدنی داد. همچنین اعتراضات و ادامه حرکت جنبش سبز به لایه های اجتماع منتقل شد و به تعبیر بسیاری به آتش زیر خاکستر بدل گردید.
همه کسانی که در جامعه امروز ایران زندگی میکنند میدانند که اکثریت مردم از حکومت فعلی نفرت کامل دارند و جنبش سبز را کاملاً زنده و پرطراوات، در زیر پوست جامعه می بینند. اما به نظر می رسد حتی یک تجمع و تظاهرات خیابانی در سال 89 می تواند به کودتاچیان که ادعای سرکوب کامل جنبش مردمی ایران را دارند، اثبات کند که جنبش ایران با گذشت ماهها از کودتای انتخاباتی، همچنان پا برجاست و دوباره ترس را بر دلهای سیاه آنها، جاری نماید و علاوه بر آن روحیه ای دوباره به مردم حق طلب ببخشد. همانطور که گفته شد، علت اینکه تا کنون یک تجمع اعتراضی بزرگ در سال 89 شکل نگرفته است را باید در سرکوب گسترده مردم معترض توسط حکومت، در وقایع گذشته دانست و اینکه حکومت راه سرکوب کردن اعتراضهای خیابانی را به خوبی فرا گرفته است.
اما یکی از نقاط قوتی که مردم ایران در مبارزه بر علیه حکومت ظالم، دارند، تقویمی سرشار از مناسبتهای مختلف می باشد. تاسوعا و عاشورا از گذشته صحنه حضور دسته جات مذهبی بسیار در سطح شهرها می باشد و اگر مانند سال 88، این روز همراه با حضور دوباره سبزها در خیابان شود، قطعاً حکومت نمی تواند موجب سرکوب گسترده مردم را فراهم آورد. به گفته بسیاری در عاشورای سال 88 حکومت ایران تا مرز سقوط نیز پیش رفت.
به علت اینکه مردم، همانند سال گذشته، در نقاط مختلف شهر و در کنار دسته جات عزاداری امام حسین، به اعتراضات خود می پردازند و نیروهای امنیتی نمی توانند معترضانی که در نقاط بسیاری گسترده شده اند را سرکوب کنند، این روز می تواند بهترین فرصت برای نشان دادن دوباره قدرت سبزها باشد. برای حضور در اعتراضات تاسوعا و عاشورا، معترضان فعال در عرصه اطلاع رسانی و دنیای مجازی، نیاز به اعلام زمان و مکان مشخصی برای تظاهرات را ندارند و بنا براین حکومت نمیتواند مانند وقایع گذشته نیروهای خود را در آن مکان و زمان اعلام شده، مستقر نماید.
اما وظیفه بزرگتر فعالان دنیای مجازی و اطلاع رسانی، بازگرداندن شور و شوق مبارزه و دعوت به اتحاد دوباره و تبلیغ برای برپایی اعتراضات در روزهای تاسوعا و عاشورای پیش رو می باشد.
پس بیاید تا فرصت باقیست دوباره برای راه سبزی که در پیش گرفته ایم، به فعالیت بپردازیم و همه اختلافها را کنار بگذاریم و همه دست در دست هم برای رهایی ایران عزیزمان از بند استبداد تلاش کنیم.

۱۳۸۹ شهریور ۱۴, یکشنبه

حکایتهایی چند از ممه و لولو (طنز)

پسری ممه سفیدی دید

به دهان بر گرفت و زود دوید

به اتاقش برد نه از در جلویی!

از حوالی میگذشت لولویی

لولوی پر فریب و حیلت باز

هوس کرد زند بر آن ممه گاز

به لب پنجره حیله کرد آغاز

تا که پسرک کند لحظه ای پنجره باز

به به عجب گوشتی چه ممه ای

تو صاحب دنیا و آخرت همه ای

ندیدم چنین ممه ای به این نرمی

همانند فشن سوتین چرمی

گر که هوا نخورد در این هوای گرم

آب خواهد شد زیر سوتین چرم

باز کن پنجره را تا که جان بینی

آنچه نادیدنیست آن بینی

پسرک خواست ممه هوایی خورد

نمیدانست که لولو ممه را میبرد

تا که پنجره را باز کرد زود

لولو برجهید و ممه را ربود

بقول دکتر آن ممه را لولو برد

هر که طالب ممه بود از این داغ مرد

ممه گمگشته باز آید به ایران غم مخور

پر کند عطرش خیابانهای تهران غم مخور

دور گردون گر دو روزی بر مراد لولو گشت

دائما یکسان نماند حال دوران غم مخور


حکایاتی از بوستان:

روزی لولوی ممه ای را گفت از برایم دعایی کن . گفت خدایا جانش بگیر یا روز و شب به خوابش فرو بر گفت این چگونه دعاییست گفت از برای حفظ جان ممه ها

خفتن شب و روزت به زبیداری

مردنت به که ممه خواری

ممه های مردم همه دزدیدی

بمیر ای لولو که مردم آزاری


روزی همراه عده ای از یاران از بادیه ای میگذشتیم سالکی دیدم گوشه عزلت گزیده و در کنج انزوا خزیده بدو گفتم از چه چنین تارک دنیا گشته ای؟ گفت:

مرا ممه سفیدی بود روزی

سعادت را امیدی بود روزی

بگو آن ممه نازم که دزدید

عزیز جان جانبازم که دزدید

ممه خوب و لطیفی داشتم

ممه را بر کام خود میذاشتم

های و هوی ممه ها یادش بخیر

عشق و حال بچه ها یادش بخیر

بدو گفتم ای مرد ما نیز ممه گم کرده ایم اما نه کنج عزلت گزیدیم و نه زانوی غم بغل گرفتیم ما نیک میدانیم که کار کار لولوست و به این دلیل روز ها و شبان در پی اوییم تا ممه ها را پس بگیریم

ادامه حکایت از زبان فردوسی

بروز و شبان از پیش تاختند

جلوی لولو خود را انداختند

که ای خیره سر ممه را میبری

همه پرده ها ی حیا میدری

کنونم در افتاده ای همچو مور

کجا بایدت ممه دزدی بزور

به گرز فریدون بدرم سرت

که جدت برآید ز گور بر سرت

بگفتا لولو رو به آن سالکان

ز ایران بتاختید تا بالکان

بگویم کنون شمه ای از رموز

زند آتشی جای بد پر ز سوز

بریز آب آنجا که سوزد همی

به سوزت بود آب سرد مرهمی

همه ممه ها را دبی برده ام

برای شیوخ کیس آورده ام

و من و یاران با شنیدن این سخن سر در جبین شرم فرو برده و مانند آن سالک تارک دنیا گشتیم

منبع: ایمیل دوستان

۱۳۸۹ مرداد ۳, یکشنبه

یک پیشنهاد سبز: ارسال همه جانبه استفتا به سایت رهبر و سئوال در مورد نخواستن ولی فقیه

چند روز پیش در خبرها داشتیم که رهبر جمهوری اسلامی، در پاسخ به یک استفتا پیروی از خود را واجب شرعی دانسته است.
پس از شنیدن این خبر به ذهنم خطور کرد که سبزها بار دیگر خود را در عرصه مبارزه مجازی نشان دهند و با ارسال همگانی استفتا به سایت رهبر، و با موضوعاتی در مورد نخواستن ولی فقیه، بیشماری خود را به رخ اقتدارگرایان بکشند.
پیشنهاد من برای متن ارسالی پرسیدن سئوال در این مورد است که اگر ولی فقیه از نظر ما از شروط عدالت خارج شد، تکلیف چیست و یا بپرسیم که اگر مراجع دیگری که مرجع تقلید ما می باشند، حکم به خروج ولی فقیه زمانه از شرط عدالت دهند، چه باید کرد.
البته هدف اصلاً متن ارسالی نمی باشد، و هدف تنها ارسال استفتاهای بیشمار به سایت رهبر است.
آدرس ارسال استفتا در سایت رهبر http://leader.ir/langs/fa/index.php?p=istifta

۱۳۸۹ خرداد ۲۳, یکشنبه

22 خرداد 89 یک بازی دوسر برد برای جنبش سبز ایران بود.

22 خرداد امسال خیابانهای تهران و بسیاری از شهرها ملو از نیروهای امنیتی بود و در عین حال شاهد تظاهراتی به صورت پراکنده در نقاط مختلف شهر و دانشگاهها، به ویژه در شهر تهران، بودیم.
همین لشگرکشی از سوی حکومت نشان از ترس بسیار آنها از جنبش سبز ایران، حتی پس از گذشت یک سال، را دارد و باید این را یک پیروزی عظیم برای جنبش دانست و این مطلب را تو دهنی بزرگی به تمام سخنرانان حکومتی دانست که جنبش سبز را تمام شده اعلام میکردند.
باید قبول کنیم که حکومت، راه سرکوب تظاهرات های خیابانی را به خوبی آموخته است و با صرف هزینه های بسیار زیاد جلوی ایجاد تجمعات بزرگ مخالفان را میگیرد، اما ایجاد تجمعات اندک و پراکنده در نقاط مختلف شهر، نشان از سرزندگی و شادابی جنبش را دارد و قطعاً یک پیروزی بزرگ برای جنبش مردمی ایران می باشد.
نکته دیگری را که از دلایل پیروزی جنبش در سالگرد کودتای انتخاباتی می دانم، همین شادابی و احساس پیروزی در مردم است که با وجود اینکه حرکتهای مردمی در این روز منجر به یک تجمع بزرگ نشد، اما در مردم، به ویژه در فضای مجازی، هیچ نشانی از یاس و سرخوردگی و احساس شکستی که پس از 22 بهمن 88، ایجاد شده بود، دیده نمی شود بلکه احساس پیروزی و شادابی نیزمی کنند.
به عقیده من این احساس پیروزی در مردم را باید به هوشمندی مهندس موسوی و آقای کروبی نسبت داد که دو روز مانده به سالگرد کودتای انتخاباتی طی بیانیه مشترکی از هواداران خود خواسته بودند که در تظاهرات شرکت نکنند. آنها با این بیانیه انتقادات بسیاری را به جان خریدند، اما با توجه با آگاهی کامل از فضای سرکوب شدید توسط رژیم، با این بیانیه، باعث شدند انتظارات مردم از تجمع 22 خرداد زیاد بالا نرود و مردم با همین تجمعات پراکنده و در عین حال کوبنده، احساس پیروزی نمایند.

۱۳۸۹ خرداد ۲۰, پنجشنبه

25خرداد پارسال هم ما مردم پیشرو بودیم و موسوی و کروبی در پی ما.

بیانیه مشترک موسوی و کروبی که امروز 20 خرداد منتشر شد، به علت عدم صدور مجوز از وزارت کشور، خبر از لغو تظاهرات شنبه(22 خرداد) داد. اگر همه یاران جنبش سبز به یاد داشته باشند پارسال در روز 25 خرداد نیز همه احزابی که درخواست مجوز کرده بودند، خبر از لغو راهپیمایی دادند، اما مردم بیدار ایران آرام ننشستند و حماسه ای بزرگ آفریدند.
آنگونه که مهندس موسوی طی یک سال گذشته گفته اند، ایشان همیشه خود را در پی مردم می دانسته اند. اکنون زمان آن رسیده است که روز شنبه، با حضور سبز خود نشان دهیم که جنبش سبز ایران همچنان در رگهای جامعه استبداد زده مان، جاریست و نخواهیم گذاشت دیکتاتور و دیکتاتور پرستان فکر کنند که در سرکوبمان موفق شده اند. آری، کشته نداده ایم که سازش کنیم...
وعده ما در تهران ، شنبه ساعت 4 بعد از ظهر، امام حسین تا آزادی