قبل از گفتن هر چیزی این را بگویم که از زمان تاسیس وبلاگ آقای ابطحی از خوانندگان دائم وبلاگشان بودم و همیشه ایشان را به عنوان یک فرد کاملاً معتقد به اصلاحات قبول داشتم و نیز وقتی آقای ابطحی زندان بودند، از ایشان به خاطر اعترافات و پستهای وبلاگشان دفاع کرده ام.
نمی دانم چرا بعد از انتشار فیلم بخشی از اعترافات ابطحی توسط سایت اکبر اعلمی، پیکان تیز انتقاد و بعضاً دشنام به سوی ایشان نشانه گیری شده است.
بهتر است با خودمان صادق باشیم، ابطحی این حرفها را زده است و الان که آزاد شده باید پاسخ دهد که آیا به این حرفها اعتقاد داشته و یا تحت فشار این حرفها را گفته است. کافیست یک کلمه بگوید که این حرفها را تحت فشار بر زبان آورده است، نه یک کلمه بیشتر.
آیا پرسیدن این سئوال از ابطحی جنایت است که همگان نا جوانمردانه به اعلمی حمله میکنند؟
سئوال من از شما این است که آیا خود شما مایل نیستید بدانید که این حرفها، حرفهای ابطحی بوده است یا خیر؟ آیا ابطحی هنوز به اصلاحات اعتقاد دارد؟ آیا ابطحی هنوز همان ابطحی دوست داشتنی ماست یا جور زندان عقاید او را تغییر داده است؟
ضمناً با شنیدن این قسمت از حرفهای پخش نشده ابطحی بار دیگر به بزرگواری و شخصیت آقای خاتمی پی بردم که پس از آزادی ابطحی زودتر از همه اهل سیاست به دیدار ایشان رفت. شاید خاتمی بهتر از ما میدانسته که ابطحی این حرفها را تحت چه شرایطی گفته است. اما به نظر من تنها کافیست ابطحی یک بار برای همیشه بگوید که این حرفها را تحت فشار بر زبان آورده است.
1 نظر:
یعنی ابطحی باید بگوید که سر بازجویش و قاضی را کلاه گذاشته و اعتراف دروغ کرده(که اینها هردو خودشان جرم هستند!) که خودش را به امثال اعلمی یا تو ثابت کند؟ یا شما را روشن کند؟ در حالیکه امثال شما به قول یکنفر فاش شده اید و اگر هم کسی تا الآن روشن نشده دیگر امیدی به او نیست. دست از تفرقه افکنی بردار. راه به جایی نمیبری.
ارسال یک نظر