این تئاتر که ماهیت طنز دارد، داستانی از یک خانه اشرافی در هنگام فروپاشی یک نظام استبدادی را نقل میکند. نکته قابل توجه این تئاتر متلکهای تند سیاسی از زبان بازیگران این اثر است که اغلب با تشویق شدید تماشاگران همراه است.
به عنوان مثال در جایی رضا کیانیان که از دست انقلابیون به خانه اشرافی مذکور پناه برده است، اشاره میکند که تظاهرکنندگان با باطوم و گاز اشک آور سرکوب می شوند.
در جایی دیگر رضا کیانیان به فردی که توانایی گفتن یک جمله ساده را ندارد، میگوید " حتماً قصد حضور در هیات وزیران را داری؟ از نحوه حرف زدنت مشخص است" و یا در صحنه ای دیگر خطاب به زنی که نظرهای بی ربط و مسخره ای دارد میگوید که ظاهراً او هم دکترای خود را از آکسفورد گرفته است.
در قسمتی دیگر شخصی به نام ژنرال که در حکومت می باشد، میگوید که پروفسور بوبوس را به او بسپارند تا با انفرادی و شکنجه او را به اعتراف بیاورد. و یا در صحنه ای دیگرهمین فرد میگوید، می داند با مخالفان حکومت چه کند، اگر آنها را به او بسپارند، با ماشین از رویشان رد خواهد شد.
از دیگر متلکهای سیاسی در این تئاتر به مسخره گرفتن کلمه عدالت و عدالت محوریست که با تشویقهای شدید مخاطبان همراه است، به گونه ای که رضا کیانیان در یک صحنه از بازیگر مقابل خود سئوال میکند: "چرا هر موقع حرف از عدالت می زنم، همه میخندد".
به عقیده من تئاتر پرفوسور بوبوس داستان زیبایی ندارد اما بازی فوق العاده بازیگران آن به ویژه رضا کیانیان، به این تئاتر ارزش تماشا میبخشد. به نظر می رسد این نمایش صرفاً جهت بیان این متلکهای سیاسی ساخته شده است، که در شرایط فعلی بسیار جای تقدیر دارد.
0 نظر:
ارسال یک نظر