۱۳۸۸ دی ۱۱, جمعه

بیانیه 17 موسوی، راهکاری برای جلوگیری از فاجعه بزرگ انسانی و در عین حال تاکید بر اصلاح ساختارهای بنیادی

بیانیه جدید مهندس موسوی بیانیه ای خردمندانه است. در این بیانیه بخوبی به هدف دولتیان بعد از حادثه عاشورا اشاره شده است. مسئله این است که همه ما خشمگینیم. بچه های ما را کشته اند و این بار فجیعانه کشته اند. باید ببنیم که هدف از زیر گرفتن یک جوان آن هم با ماشین نیروی انتظامی چیست؟ آیا آگاه نبودند که مردم با موبایلهای خود از این صحنه فیلم تهیه خواهند کرد؟ چرا کسی را در میان جمعیت نشان می کنند و با تیر میزنند؟ چرا کسی را از روی پل می اندازند؟ باید دید که حاکمیت و نیروهای آن چه هدفی را در پس این اقدامات در نظر دارد. بگذارید مروری کنیم بر آنچه که پیش از این هم اتفاق افتاده است: فروهر و همسرش چگونه کشته شدند؟ آیا هدف فقط ترور آنها بود ؟ اگر فقط هدف ترور بود پس چرا به آن صورت فاجعه بار به قتل رسیدند؟ اکثر قتلهای زنجیره ای با چاقو بود و آن هم نه یک ضربه بلکه چندین ضربه. جواب این سوالها ساده است : " نظریه ارعاب" ! این اقدامات بر اساس این نظریه انجام می شود. اگر جوانی آن هم با ماشین پلیس به طرز فاجعه باری له می شود ، هدف ایجاد ارعاب است.

بر ماست که ضربه های حریف را پیش بینی کنیم. باید ببنیم که در پس بزغاله خواندن و "اعدام باید گردد"های روز چهارشنبه چه هدفی است؟ در پس "مخصوصا" خشمگین کردن مردم چه هدفی است؟ مهندس موسوی با درایت خود این هدف را تشخیص داد. اگر به خوبی نگاه کنیم می بینیم که هدف برقراری اندیشه مصباحیسم(!) است. این افراد با توجه به ایدوئولوژی که بر اساس نظریه ارعاب می باشد، از هیچ کاری دریغ نخواهند کرد . اینها از مردم را روبروی هم قرار دادن، دریغ نخواهند کرد، از کشتن دهشتناک افراد به منظور خشمگین کردن مردم و ایجاد وحشت دریغ نخواهد کرد، اینها از اعدام کردن افراد دریغ نخواهند کرد ( چنانکه می بینیم زودتر، این را هم اعلام می کنند، اول توسط مثلاً تظاهر کنندگان روز چهارشنبه و بعد از آن توسط محسن اژه ای) . حتی شاید اگر هوشیار نباشیم سعی خواهند کرد با اعمال تروریستی و با ایجاد هر گونه بحرانی ( حتی جنگ های خارجی و بین المللی) اوضاع را بصورت مستبدانه در اختیار بگیرند. برای خنثی کردن حرکت حریف، اول باید به خوبی آن را شناخت.

ما باید چه کار کنیم؟ بیان کردن 5 راه حل توسط میرحسین موسوی عملی هوشمندانه است . رادیکال شدن شعارها و اعمال مردم در در گیری عاشورا عکس العمل کاملا طبیعی مردم است؛ اما باید در نظر گرفت که این دقیقا چیزی است که حریف نیاز دارد تا بتواند وحشت و هرج و مرج ایجاد کند. شاید در حال حاضر بهترین راه حل برای جنبش سبز تمرکز بر پنج راه حلی است که موسوی در بیانیه خود ارائه داده است. حداقل می توان از شعارهای مردم فهمید که امروز مردم در سطحی از آگاهی هستند که "ساختارها" را علل اصلی وقایع بعد از انتخابات می دانند؛ بخوبی در یافته اند که آنچه که گذشت ناشی از قانون گریزی عده ای قانون شکن نبود، بلکه در اثر ضعفی است که در "ساختارهای" انتخاب شده توسط مردم در سال 57 می باشد ( به این منظور کافی است که به شعارهایی که در ارتباط با نظریه ولایت فقیه می باشد توجه کنیم. حتی خود مهندس موسوی در یکی از راه حل های خود در واقع به قانون انتخابات و مطبوعات به عنوان ساختارهایی که نیاز به تصحیح دارند اشاره دارد). اما آگاهی بر این مسائل نباید مانع شود که ما از حرکات آگاهانه و خردمندانه خود دست بکشیم و با عملهای مستقیم خود به حریف اجازه دهیم که عکس العملهای مستقیم نشان دهد ؛ چرا که این دقیقا هدفی است که حریف در سر دارد تا بتواند با ایجاد انواع بحرانها و اعمال ددمنشانه ما را حذف کند. نکته دیگری که جنبش باید در نظر بگیرد این است که با از بین بردن و خرد کردن ناگهانی و شدید ساختارها ( مثلا در قالب یک انقلاب یا براندازی ) چه چیز عاید ایران میشود؟ در پس مبارزات قبل از 57 ،ایدوئولوژی انقلابی بود؛ انقلابیون قادر بودند که ساختاری جدیدی به عنوان " حکومت اسلامی " ارائه دهند، حال در ارتباط با جنبش سبز سه سوال مطرح است : 1- آیا تغییر ساختارها در قالب براندازی یا انقلاب نتیجه مطلوبی برای ما خواهد داشت؟ برای دریافت این پاسخ باید به نتیجه تاریخی خود و دیگر کشورهای جهان رجوع کنیم و با دیدی جامعه شناسانه بررسی کنیم که اصولاً یک انقلاب یا براندازی چه تاثیری در احوالات یک کشور خواهد داشت ؟ 2- حتی با فرض صحیح بودن شکستن " ناگهانی " این ساختارها ( انقلاب یا براندازی) جنبش سبز چه ساختارهایی را ارائه می دهد؟ شاید امروز ایدوئولوژی ما مواردی باشد چون " حقوق بشر، آزادی بیان و ... " در عالم واقع ساختارهایی که بر اساس این ایدوئولوژی است چه می باشد؟ مثلاً در سال 57 "حکومت اسلامی" یک ساختار ارائه شده بر اساس یک ایدوئولوژی مذهبی جنبش بود. 3- حال اگر ساختارها تعیین شد ( مثلا یک نظام سکولار، یک نظام دموکرات و ...) ، آیا جنبش سبز ازابزار (راه حالهای کاربردی، رهبران و..) مورد نیاز برای حصول این ساختار برخوردار است؟ ضمن اینکه این ساختارها باید مورد تاکید همه اقشار اپوزیسیون باشد. راه حل جنبش برای حصول این ساختارها چیست؟

شاید بتوان بطور کلی سه راه حل را برای آینده جنبش سبز پیش بینی کرد: 1- شکستن " ناگهانی و شدید ساختارها" ( این می تواند در قالب یک انقلاب، یک براندازی یا هر اقدامی با نتایج مشابه صورت گیرد) اگر جنبش سبز این راه حل را انتخاب کند و یا ناخوداگاهانه به این راه حل سوق داده شود، باید پرسید که آیا قادر است مسئولیت حوادث پس از آن را بر عهده بگیرد؟ احتمال حرکتهای تروریستی مسئله ای هست که باید در نظر گرفته شود، با توجه به اینکه مخالفان اپوزیسیون دیدگاهی مبنی بر نظریه ارعاب دارند، آیا جنبش مسئولیت حوادث احتمالی بعد از راه حل براندازی را به عهده خواهد گرفت؟ آیا جنبش تضمین می کند که ایران به وضعیت مشابهی با کشورهای همسایه دچار نشود؟ آیا تضمین می کند که با ایده ای چون انقلاب ما دوباره به سال 57 باز نگردیم و بجای حرکت رو به جلودر تاریخ ، حرکتی رو به عقب داشته باشیم... 2- تلاش در چارچوب ساختارها با هدف اصلاحات جزئی در آن (مثلا مطبوعات را در نظر بگیرید : تلاشهایی که دوم خرداد برای استفاده از ظرفیتهای قانونی برای مطبوعات انجام داد – هرچند ناکام- باعث شد که مطبوعات آزاد برای همیشه به دغدغه مردم بدل شود) به نظر می رسد که این راه حل بطور کلی امکان پذیر نباشد اولا به این دلیل که امروز مطالبات مردم فراتر از "اصلاحات در چارچوب ساختارها" است (هدف دوم خرداد) و ثانیاً حاکمیت مانع شده است که رهبران اپوزیسیون بتوانند در جهت اصلاحات در چارچوب ساختارها عمل کنند ( اصولا کل ماجرای کودتایی که علیه مردم انجام شده به همین هدف بود) ؛ ضمن اینکه نمی توان این حقیقت را انکار کرد که این راه حل اگرچند که خردمندانه است و در برهه ای از زمان (دوم خرداد) می توانست بهترین راه حل باشد ، اما راه حلی ریشه ای نیست و بیماری را ریشه کن نمی کند. 3- تلاش در جهت اصلاح ساختارها . وقتی ساختارها را نابود می کنی از صفر شروع می کنی ، وقتی آن را تصحیح می کنی از میانه راه به جلو پیش می روی. اگر بخواهیم در هر نقطه از تاریخ دوباره از صفر شروع کنیم کی به مقصد خواهیم رسید؟ شکستن ساختارها زلزله است. زلزله سال 57 پس لرزه هایی مانند جنگ تحمیلی داشت. امروز باید بررسی کینم که از لحاظ اخلاق و اقتصاد و فرهنگ و صنعت چقدر نسبت به قبل از این زلزله جلو افتادیم؟ آیا با اخلاق تر شدیم؟ فقر را ریشه کن کردیم؟ به رشد اقتصادی رسیدیم؟ هدف این نیست که بگوییم زلزله ها نباید رخ دهند یا زلزله اشتباه بود. وقتی یک زلزله "قرار است" که رخ دهد ، دیگر این مطرح نیست که نباید زلزله رخ می داد؛ ترجمه این جمله از دید جامعه شناسی این است که وقتی ملتی به نقطه ای از تاریخ کشیده می شود که مجبور به بلند شدن و دوباره نشستن می کند، دیگر این مطرح نیست که این حرکت درست است یا نه، مسئله این است که این حرکت به هر جهت حادث می شود؛دهه ای که انقلاب 57 در آن رخ داد دهه بلند شدن و نشستن بود ( با تحلیل وضعیت ایران و جهان در آن برهه از زمان می توان به این مطلب رسید) ضمن اینکه زلزله ها همیشه نامیمون نیست چون در اثر زلزله بارهایی از زمین بیرون می آید، حتی بعضی اوقات گسلها حرکت می کند و انرژی تخلیه می شود و این مانع زلزله های بعدی می شود... اما بر سر کشوری که هر چند سال یکبار در آن زلزله رخ دهد چه می آید؟ آیا غیر از این است که به ویرانه ای بدل می شود؟

حال اگر راه حل سوم را انتخاب کنیم، سوال این است که جنبش چگونه می تواند در عالم واقع به این منظور حرکت کند؟ چگونه می توان بر مبنی خرد و خنثی کردن حرکات حریف عمل کرد، در حالی که نزدیک شدن به ساختارها بهترین ابزار برای سرکوب و حمله بیشتر حریف است؟ سوال این است که اصولا چگونه می توان در یک ساختار بود و سعی در تغییر آن را کرد بدون اینکه به جرم زیر پا گذاشتن قوانین بازی محکوم به شکست و نابودی شوی؟

بزودی این مسئله را با هم بررسی می کنیم...

31 نظر:

ناشناس گفت...

با سلام.
تحلیل درست و به جایی بود.من هم به این موارد فکر کرده بودم و به همین نتایج رسیدم. هر چند در واقع به هیچ نتیجه ای نرسیدم.....
ای کا ش حداقل با یک اسم مستعار نویسنده مقاله مشخص می شد.
در هر صورت متشکرم.
mamadonline.net@gmail.com

ناشناس گفت...

یک ضرب المثل هست که می گوید :
در میان جمع اگر کسی اول بگوزد... شروع به فرافکنی می کند و دیگران را متهم می کند !
هر کی گوزید و بو داد
اول خودش خبر داد
لعنت بر شما لجن های سبز دروغگو
خودتان کسی را از پل می اندازید و کسی دیگر را زیر می گیرید بعد به دیگران تهمت می زنید و فرار می کنید...
لعنت بر شما دروغ گویان منافق

ناشناس گفت...

این دولت است که گوزیده نه ملت.احمق مگر های وهوی دولتیان را نمی شنوی.درروز عاشورا چه کسی گوزید الاغ نفهم بی ترمز .اگرمثل من سه سال بیکار می ماندی در حالی نماینده مجلس بی شعور 5میلیون حقوق میگیرد می فهمیدی لجن کیست.شما هیچ وقت ادم نمی شوید.بی ترمزهای وطن فروش

ناشناس گفت...

از لحن نوشته ات مشخصه شعور و سوادت در چه حدیه!!!...
ویدیو کلیپ هایی که از فجایع و قتل عام مردم توسط پیاده نظام و جیره خور های دولت گرفته شده کاملا مشخصه که کی کشته و کی کشته شده..
اگه سرچ کردن بلدی یه سرچی کن کلیپا رو می بینی.هر چند تموم سایتا حتی سایتهایی که بیانیه موسوی رو منتشر کردن رو ف ی لتر کردن. که اگه بازم سوادشو داشتی می تونی انواع و اقسام فی لت ر شکنا رو پیدا کنی.
مرگ بر دیکتاتور
مرگ بر مزدور
مرگ بر..........

ناشناس گفت...
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
ناشناس گفت...

ببخشیدبجای این که به اینقدر فحش بدید اول مشخس کنید مردم اون 4000 نفر رقاس عمری روزعاشورا هستند یا اون چند ملیون ادم روز چهارشنبه دوم کی گفته نظام میخواهد مردم جلوی مردم قرار بده مگه شماها نبودید که با یک حرف بی پایه و اساس مردم تو خیابون اوردید سوم تمام این کسانی که کشته شدن رو خودتون کشتید مثل ندا

ناشناس گفت...

از افرادي كه اينقدر بي ادب حرف مي زنند هر كاري بر مي آيد. خواهش مي كنم حداقل حرمت آدم بودن خدتونو نگه دارين . (ادب مرد به ز دولت اوست)
بيانيه محكم و رسايي بود اگه عملي بشه عاليه .زنده باد مهندس موسوي

بچه هاي سبز خواهشا مودب بودن رو به بعضيا ياد بدين.
سبز ياشيد

ناشناس گفت...

باعلي در بدر بودن شرط نيست
اي برادر نهروان در پيش روست

ناشناس گفت...

فقط می خوام بدونم چرا از کسایی که به امام حسین بی احترامی کردند،حمایت می کنید؟شاید ما اشتباه می کنیم.
اگه جواب بدین ممنون می شم.

ناشناس گفت...

با سلام
امید وارم یاد بگیریم همدیگر راتحمل کنیم
به فرمایش مولا علی (ع) در فتنه حق وباطل چنان مخلوط می شود که تشخیص حق مشکل می شودی

ناشناس گفت...

نظر به طرف داران دولت آخرکسافت بی شعور تو نه از اسلام سردمیارید نه ازامام حسین(ع)شما اسیر پولی هستید که دولت بهتون میده حضرت محمد(ص)شماراباحدیثی مثال زده فرمود:تشخیص خوب وبددرامت من سخت ترازمورچه که شبانه برکوه صفا می خزدمن شمارا به یک ضربه شمشیر امام آخرواگذار میکنم

ناشناس گفت...

توجه توجه توجه !!!!!!!!
خواهشم ازشمابخونیدش
روز راهپیمای آن فردی که سخنرانی میکرد می گفت:مردم اگرامام حسین(ع) 100شماراداشت غم نداشت پس چرا امام زمان ظهور نمی کنه معلومه که آن سخنران دروغگو وکل دولت دروغگو

ناشناس گفت...

مرسی ای سبز اندیشان با غیرت ..... ما فقط باید متحد باشیم. با آرزوی پیروزی خدا مارو کمک می کنه.

ناشناس گفت...

شما که میگی بی حرمتی میدونی اصلا یعنی چی؟؟؟؟ یعنی سوء استفاده از اسم اباعبدالله......سوت وکف تو شرایطی که مارو می زدن معنی نداشت....

ناشناس گفت...

من معتقد نيستم همه ي اوناييي كه سوت و دست مي زدن مردم باشن بلكه از خود نظام بودن اگه دقت كرده باشين تو كليپايي كه تلويزيون نشون مي داداون كسايي كه فيلم گرفته بودن وسط مردم بودن.تازه برفرض كار مردم بوده باشه اين اشتباه بوده ولي بي حرمتي كه گفتين نبوده بي حرمتي به عاشورا امام حسين يعني تو ماهي كه خون ريختن حرام ادم مي كشن چ با ماشين و گلوله و له كردن زير مشت و لگدم فرقي نمي كنه.هيچ وقت جواب يه صداي بي سلاح يه گلوله و يك جان نيست !!!

ناشناس گفت...

سر سبز ترین سبزها را سلام

درود بر میرحسین و سلام بر خاتمی و زنده باد کروبی
دوستان فقط متحد باشیم و به همدیگه احترام در حد افکار سبز خودمان حرکت کنیم و در این شرایط خیلی از این گمراهان دروغگو و و بسیجیان فریب خورده خود به خود به ما سبز ها می پیوندند و آن وقت است که ما پیروزیم چون حق با ماست و حق همیشه پیروز است

ناشناس گفت...

نظراتی از این دست بسیار ناپخته می نماید از اینکه افرادی بعد از سالهای افتخار آمیز حرکت روبه جلوی ملت ما را به انشعاب و نفاق آلودگی می کشانند و لفظ بی مغزی را بر حرکت انسانهائی که سرمایه معنوی برای انسان ماندن انسان با نگرش جهانی گذاشته اند معماری کلمه ها را آگاهی سیاسی و تحلیل نشان می دهند در حالی که مردم ما همه صخنه های خوب و بد را در خاطر دارند از مدیریت بسیار ضعیف خاتمی در دولت و ستم اقتصادی میر خسین در دوران تصدی قدرت و بی کفایتی مفرط کروبی برای مدیریت هایش به کدام مسئولی باید پناه می بردیم از پیازی که لباس قهوه ای دارد سوزش محدودی قابل تحمل است نه تا این حد که خود را فلفل بدانند . شما هم به جمع کم اطلاع خودتان مغرور نشوید امام به موسوی فرمود مردم امثال شما را به نخست وزیری رسانده است این مردم بدون شما هم به راه خود ادامه می دهد . واسلام

ناشناس گفت...

پشتيبان ولايت فقيه باشيد تاآسيبي به اين مملكت نرسد.
امام خميني(ره)
همه باهم گوش به فرمان ولي امرباشيم تامملكتمان پايداربماند.انشاالله

ناشناس گفت...

باسلام به همه عزیزان ایرانی طرفدار های جنبش سبز وطرفدارهای دولت.من فقط میخوام بگم دو دوره قبل از احمدی نژاد ،وقتی آقای خاتمی رای حداکثری رو آورد ما به خیابون ریختیم و گفتیم تقلب شد یا اینکه علیرغم میل باطنی ،به آرای اکثریت احترام گذاشتیم،خدا گواه اگر آقای موسوی ،این کارها رو نمیکرد دوره بعدی بیشترین رای رو می آورد ،به نظرم دوره قشون کشی ولشکر کشی ،برای رسیدن به هدف،دیگه در جامعه ما جایگاهی نداره ،

ناشناس گفت...
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
ناشناس گفت...

خخخخخخخخنننننننددددددده
بسیجه عزیز این سایت مال شما نیست لطفا نجسش نکنید وتو که ادعایی باسوادی میکنی کلمه صحنه رانوشتی (صخنه) نصیحت من به توبرو نهضت سوادآموزی بعد که ازنهضت آمدی برای مشق شبت ازروی ایمیلهایی که طرفداران میرحسین نوشته اندآنقدر بنویس که برود در مغزت***********

ناشناس گفت...

آدمی که ادعای مسلمانی میکنه و خودشو نایب امام زمان میدونه چرا باید یه مشت ارازل و اوباش بسیجی و سپاهی رو شیر کنه و بفرست تو دل ملتش. ملتی که خواهان آزادی خواهان حق طبیعی خود هستند.جنبش سبز میلیونی شده همه با ما هستند.اگر امام زنده بود شک نکنید با ما بود.
مرگ بر این دولت مردم فریب
مرگ بر ولایت فقیه

ناشناس گفت...

کسانی که دست و سوت زدن از خوده نفوذی های دولت بودن.
منم شاهد عینی
نترسید نترسید ماهمه با هم هستیم

تحلیلگر سبز گفت...

متاسفانه بخش نظرات این وبلاگ مورد هجوم عناصری قرار گرفته که هیچ تحلیل واندیشه ای را بر نمی تابندو بسیاری از آنها تنها از کلمات بسیار رکیک در کامنتهای خود استفاده می کنند و کامنتها در کل در زمینه مطلب تحلیلی ارائه شده نبوده و صرفاً مرکز فحاشی این عناصر گشته است. این افراد با اینکه تمام رسانه های رسمی را در اختیار دارند، باز هم قناعت نکرده و به هر رسانه اندیشه مخالفی حمله میکنند.
از دوستان سبز اندیشم هم تقاضا دارم که جواب آنها را با توهین متقابل ندهند و در زمینه خود پستها به مباحثه بپردازند.

ناشناس گفت...

جناب تحلیل گر به دل نگیر اینها رفتنی هستند به همین خاطر حول شدن به همه طرف حمله میکنند.

saeed گفت...

زنده باد میر حسین.

ناشناس گفت...

سلام.
به نظر من روز درگیری جیره خوای دولت بودن که کف و صوت میزدن اصلا با عقل جور درنمیاد که کسی هدف پیروزی داره بیاد هدفشو خراب کنه.اون ادمایی که ادعای تحلیلی دارن متاسفانه یا جیره خور دولتن یا تحلیلگر نیستند.سبز پوشان باید اتحادشونو حفظ کنن بقیه مردم ارامش همین این تنها راهیه که متوان فقر رو ریشه کن کرد.بای

ناشناس گفت...

به نظر من مشکل اصلی تا بحال این بوده که ما به جای نعقل از احساسات استفاده کرده ایم و همه دردسرهایمان از همین ناشی شده است به عنوان فرد هم بستگی ندارد هرکسی که این امر را رعایت نکند به اشتباه رفته چه طول کشیدن 8 سال جنگ باشد چه تند روی هاییی که در ابتدای انقلاب انجام شد مثل عوض کردن نام شهر ها و رودخانه ها که پسوند و پیشوند شاه داشتند بنابراین بیایید از فکر و تعقل استفاده کنیم نه از احساس . نه عصبانی شویم و به اموال کشورمان اسیب بزنیم (چرا ؟) مگر ما پشتوانه چندین هزار سال تمدن را نداریم من نمی گویم که اینها که تلویزیون نشان داد سبز بودند یا غیره از فحاشی هم اصلا خوشم نمیاید.پس بیاییم قبل از اینکه به قکر اصلاح جامعه باشیم خودمان را اصلاح کنیم.

ناشناس گفت...

اقای موسوی چرا اینقدر کوتاه اومدی این یک جنگ تمام عیار مگه نمیبینی

ناشناس گفت...

سلام
نمیدونم چرا مردم باید دو دسته باشن،یا راست راست یا چپ چپ،یعنی میانه ای وجود نداره.هم بیانیه رو خوندم هم نظراتتونو،چیزی که مشهوده تو هردو گروه تنگ نظریه(البته ببخشیداااااااااا) تو رو خدا اینقده اسلامو دستمایه قرار ندید،من از این انقلاب امام خمینی رو دوست دارم و شهدا همین و بس ، چون اعتقاد دارم چیزی از انقلابی که کردیم نمونده و مملکتو به گند کشیدندو رفت،ولی این فقط به خاطر 4 سال احمدی نژاد نیست مشکلات ما ریشه تو 30 سال داره که نباید با تنگ نظری فقط سه چهار سال اخیرو دید،از طرف دیگه با اینکه بیانیه موسوی خیلی قشنگ و آرمانی بودولی جه تضمینی هست که اینا در حد حرف نمونه و وقتی به قدرت رسیدن همه چی یادشون نره،اوایل انقلابم حرفای قشنگ زیادی زدن ولی ...
اوضاع برای ما که هم دلخوشی از این نظام نداریم هم به موسوی و اطرافیانش اعتماد نداریم خیلی سخته، وقتی میخوام به موسوی حق بدم وقتی بی درایتیشو بعد انتخابات دیدم به شک میفتم و همیشه این سوال تو ذهن من چرخ میزنه که..."اگه موسوی رئیس جمهور میشد اونم یکی از دستبوسای خامنه ای و اهالی این نظام نمیشد؟؟؟؟اگه موسوی به قدرت رسیده بود به به و چه چه از این نظام سر نمیداد، باید هوشیار باشیم جنگ جنگ قدرته مواظب باشیم ماهارو سپر بلای خودشون و قدرت طلبیشون نکنن.

mojtaba hojatoleslami گفت...

فتنه احمدی‌نژاد. سلام، الان تازه متوجه شدم چرا در سالروز وفات امام خمینی ، حضرت امام خامنه‌ای فرمودند که خود امام خمینی بارها فرمودند اشتباه کردند و منظور ایشان از این حرف چه بود . با رفتار اخیر رئیس جمهور بالاخره روشن شده است که احمدی‌نژاد با دادن نتایج آرا دروغی انتخابات به امام خامنه‌ای، باعث شدند که حضرت امام خامنه‌ای در ملا عام اعلام کنند که حمایت از احمدی‌نژاد بعد از انتخابات، اشتباه بوده است. فتنه اصلی‌ زیر سر احمدی نژاد و خائنین امثال خودش بوده و هست.ای کاش دسته احمدی‌نژاد هم سر به خیابان بگذارند شخصاً ترتیب ایشان را هم از پشت بام خواهم داد. سرباز ولایت من هستم نه آن مشائی دزد.